معنی چشمداشت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چشمداشت. [چ َ / چ ِ] (مص مرکب مرخم، اِمص مرکب) توقع و امید. (آنندراج). امید و انتظار و توقع و آرزو و خواهش. (ناظم الاطباء). ترصد. ترقب. طمع. رجوع به چشم داشتن شود.
- چشمداشت از خدا، استدعا. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

امید، طمع. [خوانش: (~.) (اِ.)]

فرهنگ عمید

چشم به کمک و همراهی کسی داشتن،
منتظر وصول چیزی بودن،
امید و خواهش، انتظار، توقع،

حل جدول

رجا

توقع

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) انتظار وصول چیزی توقع امید یاری و همراهی از کسی داشتن.

پیشنهادات کاربران

یرمر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر