جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی چسبناک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چسبناک.[چ َ] (ص مرکب) رجوع به چسب و چسپ و چسپناک شود.

فرهنگ معین

(~.) (ص مر.) آغشته به ماده چسبنده، نووچ.

حل جدول

لزج

نوچ

دج، لزج، نوچ

دج

مترادف و متضاد زبان فارسی

چسبنده، لزج

پیشنهادات کاربران

دج

(27 اسفند 1399) پیشنهاد توسط: سیدرضا عزیزی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
چسبناک: چسبناک.[چ َ] (ص مرکب) رجوع به چسب و چسپ و چسپناک شود. چسبناک: (~.) (ص مر.) آغشته به ماده چسبنده، نووچ. چسبناک: لزج چسبناک: نوچ چسبناک: دج، لزج، نوچ چسبناک: دج چسبناک: چسبنده، لزج