معنی چرمگری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چرمگری. [چ َ گ َ] (حامص مرکب) چرمسازی. کار و پیشه ٔ چرمگر. صرامی. پیراستن پوست ناپیراسته. ساختن چرم از پوست ناپیراسته ٔ حیوانات. دباغی کردن پوست.عمل دباغ. رجوع به چرمگر و چرمساز و چرمسازی شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر