معنی چرخ چرخنده چرخیده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ فارسی هوشیار
چرخاندن چرخانیدن) چرخ زدن چرخ خوردن دور خود یا چیزی گردیدن گرد گردیدن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.