معنی چرخ ریسک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چرخ ریسک. [چ َ س َ] (اِ مرکب) جانوری است شبیه به ملخ و کوچکتر از او و بالهای او در زیر کاسه ٔ پشت او میباشد و پیوسته فریاد میکند خصوصاً شبها بیشتر. (برهان) (آنندراج). جانوری کوچک مانند ملخ از جنس ذوالجناحین که پیوسته بخصوص درشبها فریاد میکند. (ناظم الاطباء). پرنده ای خرد که آوازی دراز دارد. جراسک. جرواسک. || پرنده ای نیز هست به بزرگی گنجشک و در خراسان او را «چرخ ریسو» گویند. (برهان) (آنندراج). پرنده ای به بزرگی گنجشک که مردم خراسان «چرخ ریسو» گویند. (ناظم الاطباء).پرنده ایست بقدر گنجشک کوچک که صدایش شبیه به آواز چرخ پنبه ریسی شده. (فرهنگ نظام). قسمی مرغ شبیه به چلچله که آوازی طویل و با زیر و بم دارد. چله ریسک. پوستین بکن حریربپوش. رجوع به چرخ ریسو و چرخ ریسوک شود.

فرهنگ معین

(چَ. سَ) (اِمر.) پرنده ای است کوچک مانند گنجشک که به رنگ های آبی، خاکستری، زرد و سیاه وجود دارد.

فرهنگ عمید

پرندۀ کوچکی شبیه گنجشک، به رنگ‌های مختلف خاکستری، زرد، آبی، و سیاه که آوازی شبیه صدای دوک نخ‌ریسی دارد، دوک‌ریسک،

حل جدول

پرنده ای از تیره گنجشکان

پرنده ای کوچک شبیه گنجشک

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) پرنده ایست کوچک از تیره گنجشکان از راسته دندانی نوکان که در غالب نقاط روی زمین دیده میشود. گونه های مختلف آن برنگهای مختلف آبی خاکستری زرد و سیاه است. صدایش مانند صدای دوک نخ ریسی است. این پرنده برای زراعت بسیار مفید است زیرا حشرات مختلف را شکار میکند میخورد چرخ ریسو دوک ریسک.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر