معنی چاکمبو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چاکمبو. [ک َ] (اِخ) نام برادراورنگ خان پادشاه اقوام کرایت که چنگیزخان مغول دختراو «سرقوینی بیکی » را به پسر چهارمش «تولوی » داد و این زن (دختر چاکمبو) محبوبترین خواتین تولوی و مادرچهار پسر او: منکوی قاآن، قوبیلای قاآن، هولاکوخان و اریق بوکا بود. (تاریخ جهانگشای ج 1 حاشیه ٔ ص 84).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.