چاه کنعان در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

چاه کنعان در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

چاه کنعان. [هَِ ک َ] (اِخ) چاهی در کنعان که یوسف فرزند یعقوب را برادرانش در آن چاه افکندند:
تو با این مردم کوته نظر در چاه کنعانی
به مصر آ تا پدید آیند یوسف را خریداران.
سعدی.
ز مصرش بوی پیراهن شنیدی
چرا در چاه کنعانش ندیدی.
سعدی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر