معنی چالش کنان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چالش کنان. [ل ِ ک ُ] (نف مرکب، ق مرکب) رزم کنان. نبردکنان، هماوردجویان.در جنگ مبارزخواهان و رجزخوانی کنان در میدان نبرد جولان کنان و بداشتن زور و نیرو تظاهرکنان:
عنان بر شه افکند چالش کنان
به صد خاریش بخت نالش کنان.
نظامی.
درآمد به ناورد چالش کنان
بخون مخالف سگالش کنان.
نظامی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر