معنی چالاک پوی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چالاک پوی. (نف مرکب) پوینده ٔ چست و چالاک. تندرو. سریعالسیر. آنکه بتندی و چالاکی راه درنوردد:
چو بادند پنهان و چالاک پوی
چو سنگند خاموش و تسبیح گوی.
سعدی (بوستان).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.