معنی چادر احرام در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چادر احرام. [دَ / دُ رِ اِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه است از برف. (آنندراج):
از پشت کوه چادر احرام برکشد
بر کتف ابر چادر ترسا بر افکند.
خاقانی.
کعبه ز آتش ساز چون بر فرق کوه
چادر احرامیان پوشیده اند.
خاقانی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.