معنی پیکرتراش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پیکرتراش. [پ َ / پ ِ ک َ ت َ] (نف مرکب) بت تراش. بتگر: فیدیاس پیکرتراشی بی نظیر بود.
فرهنگ معین
(~. تَ) (ص فا.) مجسمه ساز.
فرهنگ عمید
تراشندۀ پیکر، مجسمهساز،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.