معنی پیکان نشان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پیکان نشان. [پ َ / پ ِ کان ْ، ن ِ] (نف مرکب) نشاننده ٔ پیکان. تیری که پیکان خود درتن مردم نشانده بود. (آنندراج). || (ن مف مرکب) پیکان نشانده بر او. دارای پیکان:
ز بس خسته ٔ تیر پیکان نشان
شده آبله دست پیکان کشان.
نظامی.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) تیری که پیکان خود در تن مردم نشاند، نشاننده پیکان، (صفت) پیکان نشانده بر او دارای پیکان: ز بس خسته تیر پیکان نشان شده آبله دست پیکان کشان. (نظامی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر