معنی پینکی رفتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پینکی رفتن. [ن َ رَت َ] (مص مرکب) افتادن سر خفته ای پی درپی چون نشسته یا ایستاده بخواب شده باشد. چرت زدن. تهویم. خفوق.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) چرت زدن پینکی زدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر