معنی پیسه موی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پیسه موی. [س َ / س ِ] (ص مرکب) دوموی. دارای موی سپید و سیاه. جوگندمی. اشمط. شمطاء. (زمخشری).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر