معنی پک و لک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پک و لک. [پ ُ ل ُ] (ص مرکب، از اتباع) گنده و درشت و ناهموار باشد. (برهان قاطع). و نیز رجوع به پُک شود.

پک و لک. [پ َ ک ُ ل َ] (اِ مرکب، از اتباع) تک و پوی و گرد مردم برآمدن. (برهان قاطع). || بی هنری و رعنائی. (فرهنگ سروری). || آلات خانه و به این معنی به تقدیم لک بر پک هم گفته اند و مشهور نیز این است. (برهان قاطع):
چو لوت و پوت شود تار و مار، مرد فقیر
چه میکند خر و بز، یا چه میکند لک و پک.
(از فرهنگ سروری).

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) گنده و درشت و ناهموار.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر