معنی پوست پیرا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پوست پیرا. (نف مرکب) آنکه پوست را دم دهد. آنکه پوست حیوانات آش نهد. پوست پیرای. دباغ. (منتهی الارب) (دهار) (دستور اللغه ٔ ادیب نطنزی). آش گر. چرمگر. صرّام. || فرّاء. واتگر. پوستین دوز: امحس، پوست پیرای ماهر و زیرک. (منتهی الارب). دباغ ماهر. آشگر حاذق و آزموده.

فرهنگ معین

(ص فا.) دباغ، چرمگر.

فرهنگ عمید

کسی که پوست حیوانات را پاک می‌کند و پرداخت می‌دهد، دباغ، آشگر،

حل جدول

اشگر، دباغ

دباغ، چرم ساز، صرام، پوستین دوز، واتگر، چرمگر

دباغ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر