معنی پوست فروش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پوست فروش. [ف ُ] (نف مرکب) آن که پوست فروشد.جلّودی. || فرّاء. || صرّام.
فرهنگ عمید
فروشندۀ پوست،
کسی که پوستهای دباغیشدۀ حیوانات را میفروشد،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنکه پوست فروشد فرا ء، پوست پیرا چرمگر صرام.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.