معنی پوستین بگازر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پوستین بگازر. [ب ِ زَ / زُ] (ص مرکب) صاحب برهان میگوید: کنایه از بدگو و عیب جوینده باشد. لکن در قطعه ٔ ذیل ظاهراً بمعنی مسلوخ وپوست کنده و بی پوست و بی آلت دفاع است:
زیر قدمم همیشه گوئی
کز زلزله خاک بی درنگ است
با من که زمین ثابتی نیست
زینست که آسمان بجنگ است
من روبه پوستین بگازر
زین گرسنه شرزه شیر چنگ است.
انوری.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) پوست کنده مسلوخ من رو به پوستین بگازر زین گرسنه شرزه شیر چنگ است. (انوری)، عیب جوینده بدگوی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر