معنی پودر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پودر. [] (اِخ) قریه ای به مغرب فارس.

پودر. (فرانسوی، اِ) بمعنی غبار و گرد، و در تداول فارسیان گرد سپیدی که زنان بجای سپیدآب بکار برند.

فرهنگ معین

[فر.] (اِ.) گرد، آرد.

فرهنگ عمید

آنچه خرد شده و به‌صورت گرد درآمده باشد،

حل جدول

غبار و گرد، گرد، آرد

گرد و غبار، خاکه

مترادف و متضاد زبان فارسی

خاکه، گرد، نرم

فرهنگ فارسی هوشیار

گرد وغبار، گرد سپیدی که زنان جای سپیدآب مصرف میکنند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر