معنی په په خ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی هوشیار

‎-1 (صفت) در هنگام تحسین آمیخته با تحیر گویندظفرین زه: } روحانیون چو بینند ابکار فکر من په په زنند بروی و نام خدا برند. ‎{ (کمال اسماعیل) یا با په په چیزی را خوردن. با لذت تمام خوردن و تحسین کردن. ‎-2 (اسم) خوردنی یا نوشیدنی شیرین و لذیذ په په.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر