معنی پندآموز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پندآموز. [پ َ] (نف مرکب) آموزنده ٔ پند. ناصح. واعظ. اندرزگوی. || موجب عبرت. عبرت افزا. موجب انتباه:
بوسه خواهم داد ویحک بند پندآموز را (؟)
لاجرم زین بند چنبروار شد بالای من.
خاقانی.

فرهنگ عمید

آموزندۀ پند، اندرزگوی، ناصح،

مترادف و متضاد زبان فارسی

اندرزگو، ناصح، نصیحت‌گو، واعظ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر