معنی پنج پنج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پنج پنج. [پ َ پ َ] (ق مرکب) پنجگان پنجگان. پنج تا پنج تا:
این زمان پنج پنج میگیرد
تا شده عابد و مسلمانا.
عبید زاکانی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر