معنی پنجه ٔ بیچاره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پنجه ٔ بیچاره. [پ َ ج َ / ج ِ ی ِ رَ / رِ] (اِ مرکب) پنج بیچاره. خمسه ٔ سیاره. پنج ستاره ٔروان. پنج ستاره ٔ گردان، تیر و ناهید و بهرام و برجیس و کیوان. عطارد و زهره و مریخ و مشتری و زحل. خمسه ٔ متحیره. کواکب متحیره. (برهان قاطع):
از هجر مرا دلی است صدپاره
بیچاره تر از پنجه ٔ بیچاره.
بدیعی سیفی (از فرهنگ جهانگیری).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر