پشت سرهم، متوالیمتصل شدن در مترادف و متضاد زبان فارسی - جدول یاب

پشت سرهم، متوالیمتصل شدن در مترادف و متضاد زبان فارسی

مترادف و متضاد زبان فارسی

چسبیدن، به‌هم پیوستن،
(متضاد) جدا شدن، منفصل‌شدن، گسستن، وصل شدن، پیوستن، مرتبط شدن، وابسته شدن، واصل شدن، ملحق شدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر