معنی پس مانده خور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پس مانده خور. [پ َ دَ / دِ خوَرْ / خُرْ] (نف مرکب) آنکه بر سفره ٔ بزرگان نتواند حاضر آمدن و لکن پس از آنکه آنان صرف طعام کنند جزو چاکران و خدمتکاران بقیه ٔ طعام تواند خوردن. باقی خوار. سؤرخوار.

فرهنگ عمید

آن‌که پس‌ماندۀ غذای دیگران را بخورد،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آنکه پس مانده خورد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر