پس افت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پس افت. [پ َ اُ] (ن مف مرکب) ذخیره. یخنی. اندوخته. || آنچه از اقساطِ بدهی و قرضی در موعد خود پرداخته نشده باشد.
فرهنگ معین
بدهی عقب افتاده، اندوخته، ذخیره. [خوانش: (پَ. اُ) (اِ. ص.)]
فرهنگ عمید
بدهی که در موعد خود پرداخت نشده باشد،
اندوخته، ذخیره،
مترادف و متضاد زبان فارسی
اندوخته، باقیمانده، پسانداز، ذخیره، تاخیر
فرهنگ فارسی هوشیار
ذخیره، عقب افتادن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.