معنی پسر هند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پسر هند. [پ ِ س َ رِ هَِ] (اِخ) معاویه:
داستان پسر هند مگر نشنیدی
که از سرکشی او به پیمبر چه رسید.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.