معنی پریشان فکر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پریشان فکر. [پ َ ف ِ] (ص مرکب) پراکنده فکر. سرگشته. || مضطرب.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) سر گشته پراگنده فکر، مضطرب آشفته.
پیشنهادات کاربران
دو دل
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.