معنی پریدگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پریدگی. [پ َ دَ / دِ] (حامص) پرش. طیران.
- رنگ پریدگی، رنگ باختگی.
پریدگی. [پ ُ دَ / دِ] (حامص) پرشدگی.
فرهنگ فارسی هوشیار
پرش طیران. یا پریدگی رنگ. رنگ پریدن رنگد باختگی. پرشدگی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.