معنی پرگل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پرگل. [پْرِ پ ِ گ ِ] (اِخ) رودی به پروس. و آن نزدیک کنیکسبرگ به دریای بالتیک ریزد. طول آن 230 هزار گز است.

پرگل. [پ ُ گ ُ] (ص مرکب) بسیارگل. که گل بسیار دارد.

فرهنگ عمید

جایی که گِل بسیار در آن باشد،
آنچه آلوده به گِل شده باشد،

گیاه یا درخت که گُل بسیار داشته باشد: باغ پُرگُل، درخت پُرگُل،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر