پروا کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پروا کردن. [پ َرْ ک َ دَ] (مص مرکب) باک داشتن. اکتراث. || پروای کسی کردن. التفات بدو کردن. ارتقاع: مااُعیج ُ به، باک آن ندارم و پروا نکنم. (منتهی الارب).
فرهنگ فارسی هوشیار
باک داشتن، بدو التفات کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.