معنی پرهیز شکستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پرهیز شکستن. [پ َ ش ِ ک َ ت َ] (مص مرکب) ترک پرهیز کردن. بترک پرهیز گفتن. قطع پرهیز. بریدن پرهیز بیمار را.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) ترک پرهیز کردن قطع پرهیز کردن، (مصدر) بریدن پرهیز بیمار را.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.