معنی پرخاش کیش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پرخاش کیش. [پ َ] (ص مرکب) رزم آور. شجاع. دلیر. پرخاشخر. پرخاشجوی:
بگویش که ما راچه آمد به پیش
ازین نامور مرد پرخاش کیش.
فردوسی.

فرهنگ عمید

آن‌که همیشه در جنگ و پیکار است، جنگجو، پرخاش‌جو: بگویش که ما را چه آمد به پیش / از این نامور مرد پرخاش‌کیش (فردوسی۲: ۱۰۳۷)،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) پرخاشجوی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر