معنی پرخاش ساز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پرخاش ساز. [پ َ] (نف مرکب) پرخاشجوی. آماده ٔ جنگ:
بصید هزبران پرخاش ساز
کمند اژدهائی دهن کرده باز.
سعدی.

فرهنگ عمید

آمادۀ جنگ، پرخاش‌جو: به صید هزبران پرخاش‌ساز / کمند اژدهای دهن کرده باز (سعدی۱: ۱۳۸)،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) پرخاشجوی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر