معنی پراشک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پراشک. [] (اِخ) از مستشرقین معروف. مؤلف کتابی در تاریخ مادو پارس. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 61 و 389 شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.