معنی پذیرایی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قبول، قابلیت، خدمت کردن. [خوانش: (پَ) (حامص.)]
قبول، پذیرفتاری،
مهمان را پذیرفتن و خدمت کردن،
استقبال، پذیرش، پذیره، ضیافت، میهمانی،
(متضاد) بدرقه
قبول قابلیت پذرفتاری، شنوایی. -3 قیام بخدمت مهمان. یا اطاق (سالن) پذیرایی. اطاقی (سالنی) که در آن مهمانانرا نشانند و بخدمت ایشان قیام کنند.