معنی پخته خواری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پخته خواری. [پ ُ ت َ / ت ِ خوا / خا] (حامص مرکب) مفت خواری. گدائی. آرام طلبی. گرانجانی.
فرهنگ معین
(~. خا) (حامص.) مفت خوری، راحت طلبی.
فرهنگ فارسی هوشیار
گرانجانی و آرام طلبی، مفت خوری گدایی، دامادی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.