معنی پای چوب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پای چوب. (اِ مرکب) ستون. دیرک. تیرک:
دوم دانش از آسمان بلند
که بی پای چوب است و بی داربند.
بوشکور.

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) ستون دیرک تیرک.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر