معنی پاپی شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پاپی شدن. [پ َ / پ ِ ش ُ دَ] (مص مرکب) پاپی شدن امری را؛ اصرار ورزیدن در آن. دنبال کردن آن.

حل جدول

کنایه از اصرار ورزیدن

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) پاپی شدن در امری. اصرار ورزیدن، امریرا دنبال کردن تعقیب کردن، پاپی شدن کسی را. ایراد گرفتن بر او اذیت کردن وی ایذا.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر