معنی پالنده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پالنده. [ل َ دَ / دِ] (نف) افزاینده. (شعوری از شرفنامه). و آن صورتی یا تصحیفی از بالنده است.

فرهنگ معین

(لَ دِ) (ص فا.) صاف کننده، تصفیه کننده.

فرهنگ عمید

کاوش‌کننده، جستجوکننده،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم. پالیدن) صاف کننده تصفیه کننده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر