پادگان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پادگان.[دِ] (اِ مرکب) گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده و بحفظ و نگاهبانی آن گماشته شده باشند. (فرهنگستان). و آنرا پیشتر از این ساخلو میگفتند. و پاد بمعنی محافظت و نگاهبانی است. رجوع به بادگان شود.
فرهنگ معین
محل اسکان گروهی از سربازان که برای محافظت محلی در آنجا متوقف شوند.2- سربازخانه، ساخلو، دسته - های پیاده نظام عهد ساسانی. [خوانش: (دِ) [په.] (اِمر.)]
فرهنگ عمید
گروهی از سربازان که در یک محل متوقف و مٲمور نگهبانی آن محل باشند، ساخلو،
محلی که این گروه در آن مستقر میشوند،
حل جدول
سربازخانه
ساخلو
مترادف و متضاد زبان فارسی
ساخلو، سربازخانه، پیادهنظام
فرهنگ فارسی هوشیار
گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده و به حفظ و نگهبانی آن گماشته شده باشند
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.