معنی ویره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ویره. [رَ/ رِ / وَ رَ / رِ / وِ رَ / رِ] (اِ) آن رستنی است که ساق ندارد و بر درخت پیچد و بالا رود مانند کدو و بر زمین پهن شود چون هندوانه و خربزه و امثال آن. (انجمن آرا) (آنندراج). درختی است که ساق ندارد و بر زمین پهن شود مانند بیاره ٔ خربزه و هندوانه و یا به چوب و درخت بالا رود همچو کدو و عشقه و امثال آن. (برهان). رجوع به جهانگیری و مؤیدالفضلا و رشیدی شود.
ویره. [] (اِخ) دهی است جزءبخش شهریار شهرستان تهران. در جلگه واقع و معتدل است. سکنه ٔ آن 247 تن و آب آن از قنات و محصول آن غلات، صیفی، چغندرقند، باغات سیب قندک و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد و از طریق علیشاه عوض و قاسم آباد میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
گیاهی که ساقۀ آن راست بالا نمیرود و روی زمین میخوابد، مانند بتۀ خربزه،
(اسم) گیاهی که ساق ندارد خواه بر زمین پهن شودمانند بیاره خربزه و هندوانه وخواه بر چوب و درخت بالا رود مانند کدو عشقه.