معنی ولودیة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ولودیه. [وَ دی ی َ] (ع اِمص) کودکی و خردی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به وُلودیه شود.

ولودیه. [وُ دی ی َ] (ع اِمص) کودکی و خردی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || ستم. (منتهی الارب). جفا. (اقرب الموارد). || کم مهربانی. (منتهی الارب). قلت رفق. || کم دانشی به کارها چون کار کودکان. (از اقرب الموارد).

فرهنگ فارسی آزاد

وُلُودِیَّه، خردسالی، کوچکی، بچگی، بی اطلاعی از امور، جفا،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر