معنی وقیحانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

وقیحانه. [وَ ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) بی شرمانه. با پررویی: این زنهای بی فکر و ملاحظه که قبل از گذشتن یک هفته چنان وقیحانه به هم پریده بودند... (شوهر آهوخانم ص 330 از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

بی‌شرمانه، باپررویی،

فرهنگ فارسی هوشیار

بی شرمانه با پر رویی بی شرمانه باپررویی: ((این زنهای بیفکر و ملاحظه که قبل از گذشتن یک هفته چنان و قیحانه بهم پریده بودند. . . ))

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر