معنی وصله خورده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) مورد وصله و پینه قرار گرفته وصله شده: ((میخواست باپالتو وصله خرورده و رنگ و رو رفته بمهمانی برود. . . ))
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.