معنی وشنگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

وشنگ. [وَ ش َ] (اِ) میل آهن که بدان پنبه دانه را از پنبه برمی آورند. (برهان) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (اسدی). میل حلاجان. (حاشیه ٔ برهان چ معین از لغت فرس ص 309):
گربری دست سوی نان دانت
در فراخی و گاه نعمت تنگ
بکنی هر دو چشم خویش از بخل
همچو حلاج دانه را به وشنگ.
منطقی (از انجمن آرا، و جهانگیری بدون ذکر نام شاعر).
|| توده ٔ خربزه و هندوانه و خیار و امثال آن. (برهان) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). رجوع به جهانگیری شود.

فرهنگ معین

میل آهنی که به وسیله آن دانه پنبه را از پنبه خارج کنند، میل حلاج،

فرهنگ عمید

میله یا آلتی که حلاج با آن پنبه‌دانه را از پنبه جدا می‌کند،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) میل آهنی که بوسیله آن دانه پنبه را از پنبه خارج کنند، میل حلاج: ((گر بری دست سوی نان دانت در فراخی و گاه نعمت تنگ)) ((بکنی هر دو چشم خویش از بخل همچو حلاج دانه را به وشنگ. )) (چها. بدون ذکرنام شاعر)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر