وخشور | در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی - جدول یاب

وخشور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

وخشور. [وَ / وُ] (اِ) بر وزن دستور، پیغمبر و رسول را گویند و به ضم اول هم آمده است. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء):
با ندا نمودند وخشور را
بدید آن سراپا همه نور را.
رودکی.
یکی حال از گذشته دی دگر از نامده فردا
همی گویندپنداری که وخشورند یا گندا.
دقیقی.
بگفتار وخشور خود راه جوی
دل از تیرگیها بدین آب شوی.
فردوسی.
بگو ای خردمند از این در سخن
قیاسی ز وخشور دادار کن.
فردوسی.
رجوع به غیاث اللغات و انجمن آرا و آنندراج شود.

فرهنگ معین

(وَ یا وُ) (اِ. ص.) پیغمبر، رسول.

فرهنگ عمید

پیغمبر، پیمبر،

مترادف و متضاد زبان فارسی

پیامبر، پیغمبر، رسول، نبی

فرهنگ فارسی هوشیار

پیغمبر (فقط به زرتشت اطلاق می شود)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر