معنی وثاء در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

وثاء. [وَ] (ع مص) کفته یا معیوب گردیدن دست بی شکستگی استخوان. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب). وَثِئَت یده وثاءً و وثاءً و وُثِئَت به طور مجهول نیز به همین معنی است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).

وثاء. [وَث ْءْ] (ع اِمص) وَثاه. کفتگی که به گوشت رسد و بس یا دردگینی استخوان و عیب آن بی شکستگی یا جداشدگی گوشت از استخوان. گویند به وث ء لاوثی او هو قول العامه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (بحرالجواهر). || (مص) میرانیدن گوشت را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || کفته و معیوب کردن دست را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر