معنی واپسگرا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(~. گَ) (ص.) مرتجع، مخالف پیش رفت و اندیشه های نو.

مترادف و متضاد زبان فارسی

ارتجاعی، سنت‌گرا، قهقرایی، محافظه‌کار، مرتجع،
(متضاد) پیشرو، پیشتاز

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر