معنی والاقدر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

والاقدر. [ق َ] (ص مرکب) بلندمرتبه. (ناظم الاطباء). عالی شأن. والاشأن. والاجناب:
مسند و صدر سری کم دید و کم بیند چنو
صدر والاقدر عالی همت و روشن ضمیر.
سوزنی.

فرهنگ عمید

عالی‌قدر، بلندقدر،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) بلندمرتبه عالی مقام: ((مسند صد رسری کم دید و کم بیند چنو صدر و الاقدر عالی همت و روشن ضمیر. )) (سوزنی) عالی رتبت، عالی شان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر